ابعاد حرکت و جهاد تبيين

کليد واژه جهاد تبيين در کلام رهبر انقلاب را مي‌توان آغازگر توليد ادبيات تازه درباره دو جنبه شناساندن حقايق انقلاب و خنثي‌سازي تبليغات مسموم رسانه‌هاي نظام سلطه دانست.

تاکيد رهبر انقلاب بر مسئوليت همگان به خصوص جوانان و افراد موثر بر افکار و فضاي عمومي در جهت حرکت و جهاد تببين بايسته‌ها و اولويت‌هايي را فراروي رسانه به منزله سازمان‌دهنده حرکت تبيين و جهادگر تبيين قرار مي‌دهد.
واقعيت آن است از حيث جنگ، روايت‌ها و جنگ‌شناختي که اکنون در جهان برپاست و رسانه‌ها را به عنوان ابزار و سازوکار اصلي نبرد ميان ملت‌ها و دولت‌ها قرار داده است، شناخت درست صحنه و تاثيرگذاري بر فضاي افکار و احساس عمومي براي اينکه حقيقت وارونه نشود و باطل خود را به جاي حقيقت بر افکار؛ قلب‌ها سيطره ندهد؛ ضرورت حياتي هر رسانه و انسان داراي احساس مسئوليت است. آن گونه که از بيانات رهبر معظم انقلاب برمي‌آيد همگان؛ مخاطب و فعال عرصه جهاد تبيين هستند و البته جوانان و دانشجويان همچنان که مخاطب اصلي بيانيه گام دوم هم بودند بيشتر مورد تاکيد رهبرانقلاب قرار گرفته‌اند. بر پايه مفهوم‌شناسي تبيين و مفهوم مخالف آن مي‌توان گفت چه در شناساندن و معرفي حقايق و چه مقابله با تحريف‌ها و ابهام‌افکني‌ها و نيز کتمان و پوشيدن حقايق انقلاب و نظام؛ رسانه‌ها در صدر مخاطبان جهاد تبيين هستند. در اين نوشتار به طور مختصر به ابعاد جهاد تبيين پرداخته شده است.
 
 
محور‌هاي بيانات رهبرانقلاب در روز اربعين درباره حرکت جهادي تبيين
  • شما جوانان عزيز و دانشجويان عزيز که به معناي واقعي کلمه ميوه‌ي دل ملّت و اميد آينده‌ي اين کشوريد، به مسئله‌ي «تبيين» اهمّيت بدهيد. خيلي از حقايق هست که بايد تبيين بشود.
  • در قبال اين حرکت گمراه‌کننده‌اي که از صد طرف به سمت ملّت ايران سرازير است و تأثيرگذاري بر افکار عمومي که يکي از هدف‌هاي بزرگ دشمنان ايران و اسلام و انقلاب اسلامي است و دچار ابهام نگه داشتنِ افکار و رها کردن اذهان مردم و بخصوص جوان‌ها، «حرکت تبيين» خنثي‌کننده‌ي اين توطئه‌ي دشمن و اين حرکت دشمن است.
  • اين فضاي عمومي در کنار مشکلاتي که ممکن است به وجود بياورد، برکات بزرگي هم دارد؛ مي‌توانيد افکار درست را، افکار صحيح را منتشر کنيد، پاسخ به اشکالات را، پاسخ به ابهام‌آفريني‌ها را در اين فضا با استفاده‌ي از اين امکان منتشر کنيد و مي‌توانيد در اين زمينه به معناي واقعي کلمه جهاد کنيد.
  • اصل قطعي در اين باب اين است که بايستي از شيوه‌ي اخلاقي در اين کار پيروي کرد. از اين کاري که بعضي‌ها در فضاي مجازي يا در مطبوعات و در مقاله‌ها و اينجا و آنجا انجام مي‌دهند که با دشنام، با تهمت و فريب و دروغ با افکار عمومي مواجه ميشوند، بايد بشدّت اجتناب کرد.
  • امروز همه‌ي ما بايستي در اين ميدان حرکت بکنيم؛ هر کدام به نحوي و با سهمي که در اين راه داريم.
  • بايستي حقايق را با منطق قوي، سخن متين و عقلانيت کامل، همراه با زينت عاطفه و عواطف انساني، و به‌کارگيري اخلاق منتشر کرد.
 
مفهوم‌شناسي تبيين
تبيين در لغتنامه دهخدا به معناي هويدا شدن؛ پيدا شدن و آشکار شدن و نيز هويدا کردن، پيد ا کردن، بيان کردن و آشکارا ساختن است. از اين رو واژه تبيين در زبان فارسي معادل با موارد زير مي‌باشد:
  • بيان کردن؛ آشکارساختن؛ توضيح و تفسيرکردن؛ روشن گفتن و روشنگري است اظهار؛ بيان؛ تاويل؛ تعبير؛ تعريف؛ توجيه.
  • توصيف توضيح؛ وصف؛ بازگفت.
در تفسير آيت الله مکارم شيرازي در آيه ۱۱۸ سوره آل عمران مي خوانيم: «قَدْ بَينَّا لَکُمُ اْلأَياتِ انْ کُنْتُمْ تَعقِلُونَ»؛ (ما آيات [و راه هاي پيشگيري از شرّ آنها]را براي شما بيان کرديم اگر بينديشيد).
«تبيين» از مادّه «بين» به معناي فاصله ميان دو چيزي است. سپس به معناي جدايي و آشکار شدن آمده؛ چرا که فاصله افتادن ميان دو چيز، اين دو نتيجه را دارد، بعداً در هر کدام از اين دو معنا به طور جداگانه به کار رفته، گاه به معناي جدايي و گاه به معناي ظهور و آشکار شدن است.
در صحاح اللغه آمده است که «بين» به دو معناي متضاد مي‌آيد: گاه به معناي جدايي و گاه به معناي اتصال است. ولي به نظر مي‌رسد که معناي اصلي همان‌گونه که در ديگر کتاب‌هاي لغت آمده است به معناي جدايي و فراق است. منتها، چون جدايي از چيزي چه بسا باعث پيوستن به امري ديگر مي‌شود به لازمه آن نيز اطلاق شده است.
به هر حال واژه «تبيين» در بسياري از آيات قرآن به معناي ظهور و انکشاف و وضوح آمده است؛ لذا «بينه» به چيزي گفته مي‌شود که دليل روشن و آشکاري است، خواه عقلي باشد يا محسوس. به همين دليل به دو شاهد عادل که در امور قضايي شهادتشان مدرک است «بينه» اطلاق مي‌شود. به معجزات انبياء نيز «بينه» گفته شده است، و «بيان» به معناي پرده‌برداري از چيزي است، خواه به وسيله نطق بوده باشد يا نوشتن يا اشاره يا شاهد حال.
در فلسفه علم تبيين علمي به سه معنا آمده است از نظر برخي تبيين علمي يک پديده عبارت است از بيان علت و سببيت آن پديده و رويداد، گروهـي ديگر بـه دليـل و چرايي پديده‌ها مي‌پردازند. يعني بيان و توضيح دليل و هدف از يک امر که عموما به پديده‌هاي انساني معطوف است؛ يعني تبيين آن پديده انساني، و برخـي ديگـر بـه بيان معنا و مفهوم يک پديده اطلاق تبيين مي‌کنند. گـروه نخسـت معتقـد اسـت، وقتي موفق به توضيـح علمـي پديـده‌اي مي‌شـويم کـه علـت عينـي و بيروني تحقـق آن را مشـخص کنيم. گروه دوم بـر ايـن نظـر اسـت کـه توضيـح علمـي امر اجتماعـي عبارت اسـت از تعيين دليل معقولـي که فاعلان در پي آن بوده‌اند. گروه سوم به دنبال فهم چارچوب‌هـاي معنايـي و فرهنگـي عمـل انسان‌ها هستند و تبييـن از نظر آن‌ها چيـزي نيسـت جـز کشـف معنـاي افعـال جمعـي در پرتـو فرهنـگ خـاص فاعلان.

 
  • مفاهيم مخالف و متضاد تبيين
گاهي معنا و مفهوم يک واژه از راه شناسايي و معرفي مفاهيم متضاد و مخالف آن بهتر صورت مي‌گيرد. مي‌توان گفت در نقطه مقابل تبيين مي‌توان از واژگاني مانند ابهام افکني؛ تحريف؛ کتمان حقيقت؛ تحريف و قلب واقعيت و نيز پنهان‌سازي و تاريک کردن و منحرف‌کردن حقيقت سخن گفت. واژگان آشنايي که در جنگ‌شناختي و نبرد روايت‌ها در رسانه‌ها بسيار پر کاربرد است.
 
  • رويکرد‌هاي مختلف به جهاد تبيين
مي‌توان بر پايه بيانات رهبر معظم انقلاب در جهاد تبيين حقايق دو رويکرد را از هم تفکيک کرد رويکرد ايجابي و کنشي و رويکرد واکنشي و پدافندي.
 
  • رويکرد ايجابي و کنشي
رويکرد ايجابي و کنشي سعي در بسط و ترويج و نشر حقايق انقلاب و نظام اسلامي دارد و مي‌کوشد با بهره‌گيري از ابزار‌هاي رسانه‌اي به تعبير رهبر انقلاب با عقلانيت و منطق و سخن متين و عقلانيت کامل، همراه با زينت عاطفه و عواطف انساني، و به‌کارگيري اخلاق، حقايق انقلاب و نظام و ميهن اسلامي را منتشر کند. در اين رويکرد ايجابي حقايق انقلاب با اقتضاي شرايط و با بهره گيري از هنر و ظرفيت هاي کار رسانه اي به افکار عمومي داخل و خارج ارائه مي‌شود. گستره و تاثير‌گذاري نشر حقايق انقلاب و نظام اسلامي را آنجايي مي‌توان در صحنه نظام بين‌الملل درک کرد که قدرت‌هاي سلطه گر و مدعيان آزادي بيان همواره براي رسيدن سيگنال‌ها و پيام‌هاي انقلاب اسلامي به خصوص از جانب رسانه هاي برون مرزي اختلال ايجاد کرده و از پخش اين امواج از طريق ماهواره هاي مشرف بر فضاي ديگر کشورها؛ جلوگيري مي‌کنند يا دريافت آن‌ها را با اختلال روبرو مي‌کنند. در عرصه داخلي نيز اگرچه رسانه‌ها براي بازتاب دادن حقايق انقلاب در تلاشند، اما هنوز پيام‌ها و حقايق بسياري براي نسل جوان به قدر کافي شناسانده نشده است.
 
  • رويکرد پدافندي رو واکنشي
رويکرد پدافندي و واکنشي مي‌کوشد به خنثي سازي حرکت دشمنان انقلاب اسلامي براي تحريف يا کتمان يا انحراف حقايق و کم ارزش کردن آن‌ها نزد افکار عمومي بپردازد. به تعبير رهبر معظم انقلاب در قبال اين حرکت گمراه‌کننده‌اي که از صد طرف به سمت ملّت ايران سرازير است و تأثيرگذاري بر افکار عمومي که يکي از هدف‌هاي بزرگ دشمنان ايران و اسلام و انقلاب اسلامي است و دچار ابهام نگه داشتنِ افکار و رها کردن اذهان مردم و به خصوص جوان‌ها، «حرکت تبيين» خنثي‌کننده‌ي اين توطئه‌ي دشمن و اين حرکت دشمن است.
 
  • تبيين و دسته‌بندي حقايق
مي‌توان گفت با همه تلاش و همت اصحاب رسانه و گويندگان و اهل تريبون و دارندگان ابزار موثر بر افکار عمومي هنوز برخي از حقايق و واقعيت‌ها آنگونه که بايد تبيين و تشريح نمي‌شود. البته وضعيت اقتصادي و بليه کرونا کشور را در وضعيت دشواري قرار داده است و ميدان را براي اينکه بدخواهان و دشمنان انقلاب اسلامي با بزرگ‌نمايي مشکلات و کتمان دستاورد‌ها در مسير بي‌اعتمادسازي باز کرده است. اما تشريح حد‌اکثري حقايق و واقعيت‌هاي ناديده گرفته شده يا کوچک نمايي شده و مسير رو به جلوي اميد‌بخشي‌ها و آينده روشن نظام و انقلاب، رسانه و صاحبان تاثير بر افکار عمومي را در اين عرصه در عمل به مسئوليت خود کمک خواهد کرد. دسته‌بندي حقايق و واقعيت‌هاي نظام و انقلاب در نمودار زير قابل معرفي است:
 

 
  • دستاوردها
مي‌توان گفت مهم‌ترين دستاورد‌هاي انقلاب و نظام اسلامي بر اساس تحليل محتواي بيانات رهبر انقلاب به شرح زير است. بسياري از اين دستاورد‌ها يا به صورت تجميعي مورد بازخواني و ترويج کافي بين نسل جوان قرار نگرفته يا به عمد از جانب معاندان و مخالفان نظام جمهوري اسلامي يا کتمان شده است يا سعي در ارزش‌زدايي و بي‌اعتبارسازي آن‌ها داشته‌اند.

1- آزادي و مردم سالاري:

۱-۱- ايجاد بستر مردم‌سالاري و استقرار مردم‌سالاري برخاسته از دين و معنويت
۱-۲- حکومت انتخابي و نظام مردم‌سالار:
۱-۲-۱- تبديل نظام طاغوت‌سالار به نظام مردم‌سالار
۱-۲-۲- برگزاري انتخابات‌هاي مختلف
۱-۲-۳- نقش دادن به مردم در مديريت کشور و تعيين مديران
۱-۲-۴- دست به دست شدن قدرت اجرايي در بهترين شکل
۱-۳- فضاي آزاد و نقد و اصلاح
۱-۴- فضاي تذکر و مخالفت و اعتراض
۱-۵- بيدار کردن مردم و آشنا کردن آن‌ها با حقوق و کرامتشان
۱-۶- آزاد کردن استعداد‌ها و بازکردن راه انديشه
۱-۷- يکپارچه کردن ملت
2- اقتدار و استکبارستيزي:
۲-۱- شکسته شدن هيبت پوشالي ابرقدرت‌ها
۲-۲- پايين کشيده شدن پرچم تسلطِ ظالمانه و متکبرانه آمريکا از بام ايران
۲-۳- نجات يافتن کشور از سلطه قدرت‌هاي مستکبر جهاني
۲-۴- شکست نظام مارکسيستي
۲-۵- اقتدار علمي و دفاعي
۲-۶- دفاع مقدس و دلاوري‌هاي رزمندگان
۲-۷- برچيده شدن حکومت سلطنتي دو هزار و پانصد ساله
۲-۸- درهم شکستن خط‌کشي باطل سلطه‌گر و سلطه‌پذير
۳- عزت و اعتماد به نفس ملي:
۳-۱- سربلندي ملت و خروج از فلاکت و توسري خوري
۳-۲- شکل‌گيري هويت ايراني- اسلامي مردم
۴- استقلال کامل سياسي
۵- فضاي ايماني و اسلامي:
۵-۱- قرارگرفتن جهت گيري هاي کشور به سمت اسلام و تحقق اسلام
۵-۲- ترويج معنويت به شکل جوهري، اصولي و ريشه‌اي نه به شکل سر بار و تعارفي
۵-۳- گسترش روزافزون قرآن و مفاهيم آن در جامعه
۵-۴- گسترش مراسمي نظير اعتکاف و تبديل شدن نماز جمعه به سنتي پايدار
۵-۵- گسترش احساس مسئوليت ناشي از نگاه اسلامي به انسان
۵-۶- برافراشتن پرچم معنويت و اخلاق
۶- اميدواري:
۶-۱- تربيت نسل‌هاي سرشار از انگيزه
۶-۲- تزريق اميد و نشاط در ميان ملت
۶-۳- ايجاد انگيزه‌هاي جهادي ميان جوانان
۷- پيشرفت‌هاي چشمگير علمي:
۷-۱- در زمينه هسته‌اي
۷-۲- در زمينه سلّول‌هاي بنيادي
۷-۳- در زمينه نانو
۷-۴- در زمينه هوافضا
۸- تأثير اساسي در منطقه:
۸-۱- شکست خوردن سياست‌هاي بزرگ‌ترين قدرت‌هاي دنيا
۹- منطق قوي در مسائل جهاني و تبديل شدن به کانون الهام‌بخش دنياي اسلام:
۹-۱- دفاع از عدالت و مظلوميت ملت‌ها
۹-۲- معرفي ارزش‌هاي اسلامي، توحيد و احکام الهي
۹-۳- زنده کردن روحِ غرور اسلامي و روح افتخار به اسلام
۱۰- گسترش خدمات اجتماعي
۱۱- محيط انقلابي و بابصيرت
۱۱-۱- آگاهي و بيداري و بصيرت مردم
۱۱-۲- گسترش فرهنگ جهاد و شهادت
۱۲- پيشرفت زنان در عرصه‌هاي عالي علمي و فرهنگي و ادبي
۱۳- پيشرفت در عرصه تربيت پزشکان متخصص
۱۴- ايجاد زيربنا‌هاي علمي و عملي و اجرايي و فکري
۱۵- آورده شدن معارف و هنر در متن جامعه
 
  • عناصر و منابع قدرت
منابع قدرت در هر کشوري به دو دسته منابع طبيعي و انساني و نيز قدرت؛ سخت؛ ‏نيمه‌سخت و قدرت نرم قابل دسته‌بندي است. قدرت سخت برآمده از منابع نظامي معمولاً با حدي از قدرت نرم نيز همراه است. با اين حال ناظران سياسي مدت‌ها بر سر اهميت بيش‌تر قدرت اقتصادي يا قدرت نظامي بحث کرده‌اند.
سنت مارکسيستي اقتصاد را ساختار بنيادين قدرت مي‌شناسد و نهاد‌هاي سياسي را روبنايي آن. ليبرال‌ها در قرن نوزدهم معتقد بودند که تنيدگي فزاينده تجارت و مراودات مالي در نهايت به تنگ تر شدن هرچه بيش‌تر ميدان‌هاي جنگ منجر خواهد شد. به باور واقع باوران، اما واقعيت جلوس بريتانيا و آلمان در سال ۱۹۱۴ بر مسند شرکاي تجاري نخست يکديگر مانع شعله‌ور شدن آتشي نشد که تنيدگي اقتصاد جهاني را نيم قرني واپس‌ راند.
اگرچه ساز‌و‌برگ‌هاي نظامي تنها شاخص و مولفه قدرت کشور‌ها نيست و اتحاد شوروي با برخورداري از بزرگترين زراد خانه هسته‌اي جهان؛ از درون فروپاشيد، اما همچنان مجموعه‌اي از منابع قدرتِ سخت؛ نيمه‌سخت و نرم؛ طبقه‌بندي اقتدار هوشمند کشور‌ها را شکل مي‌دهد‌. هريک از مکاتب و نظريات بين‌الملل در پاسخ به اين پرسش بنيادين که يک ملت چگونه مي‌تواند قدرتمند باشد، مجموعه‌اي از شاخص‌ها را طرح کرده‌اند. در نظريات جديد، جمعيت، وسعت سرزميني، دولت و حاکميت را مهم‌ترين عناصر شکل‌گيري قدرت يک ملت معرفي مي‌کنند. ملتي که جمعيت بيشتر، قلمرو بزرگ‌تر، دولت توانمندتر با حاکميت ملي منسجم‌تر داشته باشد، از اين منظر قدرتمندتر است. برخي ديگر از صاحب نظران معتقدند معيار نهايي قدرت ملي، توانمندي نظامي است، زيرا کشور‌ها در محيطي به سر مي‌برند که در آن امنيت آن‌ها مورد تهديد‌هاي داخلي و خارجي فراوان و هميشگي قرار دارد. از اين‌رو مؤثر بودن سلاح‌هاي قهريه‌ي آنها، مقياس نهايي قدرت کشور‌ها به‌شمار مي‌رود. در کنار توانمندي نظامي، برخي نيز ريشه‌هاي قدرت ملي را در توانايي کشور‌ها در مسلط شدن بر بخش‌هاي مهم اقتصاد جهاني مي‌دانند، ولي توانمندي نظامي همچنان مهم‌ترين تجلي قدرت باقي مانده است.
منابع اقتصادي زاينده هم رفتار قدرت نرم‌اند و هم سخت. يک مدل موفق اقتصادي نه فقط زاينده منابع بالقوه نظامي در راستاي اعمال قدرت سخت است، بلکه توان ترغيب ديگران به تقليد و هم چشمي را نيز دارد. غناي قدرت نرم اتحاديه اروپايي در پايان جنگ سرد و قدرت چين در حال حاضر، ريشه در توفيق مدل اقتصادي آن‌ها دارد. به تعبير رهبر انقلاب «علاج ملت ايران در کسب اقتدار است؛ اين اقتدار فقط به معناي اقتدار نظامي نيست؛ بايد اقتدار علمي، اقتدار اقتصادي‏، به دست آوردن قدرت اخلاقي و اجتماعي و بالاتر از همه‏ي اين‌ها اقتدار معنوي و روحي- که از اتکال به خداوند متعال براي يک ملت حاصل مي‏شود- هم کسب کنيم».

مي‌توان عناصر قدرت ايران اسلامي را در دو دسته قدرت سخت و نرم دسته‌بندي کرد.
نگاهي به مسير طي شده در چهل و دو سال گذشته از حيات جمهوري اسلامي ايران در عرصه نظامي و دفاعي گوياي پيشرفت و ارتقاي توان دفاعي جمهوري اسلامي ايران در عرصه نظامي و تحقق عيني شعار "ما مي‌توانيم است".
ايران طي شش سال گذشته از جايگاه بيست و سوم دنيا در صنعت دفاعي به جايگاه چهاردهم دست يافته است. اين در حالي است که جمهوري اسلامي ايران از سال ۸۶ تحت تحريم‌هاي تسليحاتي قرار داشته و از ارديبهشت ۹۷ هم‌زمان با خروج ترامپ از برجام، تقريبا تمام حوزه‌هاي موثر در صنعت دفاعي کشور تحريم شده است. ارتقاي توان دفاعي کشور در شرايطي رشد چشمگيري را تجربه مي‌کند که ايران به واسطه محدوديت منابع مالي، در مقايسه با برخي کشور‌هاي منطقه بودجه دفاعي کمتري هم داشته است. با اين همه، اما بر اساس اعلام امير سرتيپ «اميرحاتمي» وزيرسابق دفاع و پشتيباني نيرو‌هاي مسلح، درباره تلاش‌هاي خستگي ناپذير نيرو‌هاي مسلح براي شکستن اين تحريم ها: «بيش از ۷۷۰ خانواده محصول دفاعي يعني بالغ بر ۹۰ درصد نياز‌هاي حوزه رزم نيرو‌هاي مسلح را تامين مي‌کنيم.» کيفيت سلاح‌هاي توليد شده و به روز بودن آن‌ها معيار مهم ديگري در صنعت دفاعي است که به رغم تبليغات منفي رسانه‌هاي خارجي در صدر برنامه‌هاي نيرو‌هاي مسلح قرار دارد.
 
  • عناصر اقتدار نرم ايران اسلامي
قدرت نرم، قدرتِ جذب، کنترل و هدايت ديگران مبتني بر رضايت است. در قدرت نرم جذابيت، رضايت، تشويق و ترغيب عامل شکل‌دهي به علايق، تمايلات و ترجيحات ديگران است. در اين رابطه زور، اجبار و تهديد کاربردي ندارد. کشوري که از اين توان تأثيرگذاري و هدايت ديگران برخوردار باشد، داراي قدرت نرم است. اين قدرت به گونه‌اي ناملموس و نامحسوس، با استفاده از جاذبه‌هاي اعتقادي و فرهنگي، ارزش‌هاي سياسي و اجتماعي جهانشمول، سياست‌هاي مشروع و عامه پسند، هنجار‌ها و رفتار‌هاي معقول و انساني، چهره‌اي موجه و تصويري مثبت از خود ارائه و موجب جذب ديگران و تغيير رفتار آنان مي‌شود.
قدرت نرم هر کشور تا حد زيادي ريشه در سه منبع بنيادين دارد: فرهنگ (در نقاطي که براي ديگران نيز گيرا باشد)، ارزش‌هاي سياسي (چنانچه خود در درون و بيرون به آن‌ها وفادار باشد.)، و سياست خارجي (چنانچه ديگران آن را مشروع بدانند و مرجعيت اخلاقي آن را بپذيرند.)
در عرصه فرهنگ يا اجتماع، مقوله‌هايي، چون هنر، رسانه‌ها، دانش و ورزش مطرح مي‌گردند. اما اين حوزه حتي در برگيرنده مواردي، چون خصلت‌هاي پسنديده ملي که زبانزد جهان است، موقعيت فرهنگي ممتاز و تعداد محصولات فرهنگي يک کشور نيز مي‌باشد. در حوزه اقتصاد مواردي، چون رشد اقتصادي، مبادله‌هاي ارزي، تجاري، ميزان توليد سرانه کشورها، سرمايه‌گذاري مستقيم خارجي، ميزان رفاه، اميد به زندگي و پايين بودن ميزان بيکاري از اهميت زيادي برخوردارند. حوزه سياست در هر دو عرصه داخلي و بين‌المللي داراي اهميت است. در عرصه داخلي، قدرت نرم حاصل از سياست را مي‌توان در افکار عمومي، رعايت حقوق بشر و ميزان دخالت جامعه مدني مورد ملاحظه قرار داد و در عرصه بين‌المللي، حجم و ميزان تعامل با سازمان‌هاي بين‌المللي، ارتباطات ديپلماتيک مطلوب و گسترده، برگزاري و مشارکت در کنفرانس‌ها و نمايشگاه‌‌هاي بين‌المللي را مدنظر قرار داد. ديپلماسي عمومي نيز از مؤلفه‌هاي بسيار مهمي است که به نظر مي‌رسد ترکيبي از سه عامل فرهنگ، اقتصاد و سياست باشد. يکي از مهم‌ترين منابع قدرت نرم جمهوري اسلامي ايران ارزش‌هاي سياسي است که هم در تدوين و هم به فعاليت درآوردن اقتدار کشور و سياستگذاري در اين مسير موثر است.

 

يکي ديگر از منابع فرهنگي قدرت نرم جمهوري اسلامي ايران اعتقاد و باور‌هاي ديني است. باور‌ها را از آن‌رو مي‌توان مهم‌ترين منبع توليد قدرت برشمرد که ديگر منابع انساني قدرت را فعليت و تحرک و استحکامي ويژه مي‌بخشد، فرهنگ را زنده و با نشاط و فراگير و پرتحرک مي‌سازند. افزون بر اين، منابع طبيعي قدرت نيز زماني قابل استفاده و کاربري جدي هستند که از پشتوانه باور‌ها برخوردار باشند؛ انسان‌هايي که به راه خود باور ندارند و مسيري را که در حيات جمعي طي مي‌کنند با تمام وجود ارزشمند تلقي نمي‌نمايند، سيل امکانات تسليحاتي و ترابري و تغذيه جبران ضعف باورمندي ايشان را نخواهد کرد. مي‌توان گفت سياست دفاعي مبتني بر فرهنگ جهادي بيانگر سخت‌کوشي و پايداري در مبارزه با دشمن و حرکت به جلو و پيشتازي در تحقق اهداف نظام اسلامي است. ارزش‌هاي فرهنگي و جهادي موجب سيال بودن، جوشندگي، تحرک و پيشرفت مي‌گردد. جوشش و تحرک و نشاط در ورود به ميدان عمل و صحنه‌ي کار و ابتکار براي خدمت کردن بدون هيچ ترتيب آداب، از نقش‌هايي است که فرهنگ و به خصوص فرهنگ جهادي در همه‌ي صحنه‌ها و عرصه‌ها به دنبال دارد. "يکي از ويژگي‌هاي جنگ‌هاي آينده غيرخطي و نامنظم بودن جنگ‌هاست؛ بنابراين دفاع نيز بايد غيرخطي و قابليت محور باشد. فرهنگ، قابليت ها و اراده ها را در ميدان عمل افزايش مي دهد."
 
  • توانمندي‌ها و ظرفيت‌ها و قابليت‌ها
به تعبير رهبر انقلاب اسلامي برخي مصاديق عيني "ما توانستيم" از اين قرار است:
  • پيشرفت‌هاي هسته‌اي
  • پيشرفت درزمينه سلّول‌هاي بنيادي
  • پيشرفت درزمينه نانو
  • پيشرفت درزمينه هوافضا
  • اقتدار دفاعي و موشکي
  • گسترش جامعه دانشگاهي
  • پيشرفت در سدسازي و نيروگاه سازي
  • ساخت‌هاي صنعتي
  • سازه‌هاي ساختماني، عمران و مهندسي‌هاي گوناگون
  • طراحي ماشين‌ها و هواپيما‌ها
البته نماد‌ها و جلوه هاي اقتدار و قابليت‌هاي اقتصادي و سياسي و فرهنگي ايران اسلامي به اين امور محدود نيست. اما مسلما تبيين دقيق مصاديق و جزييات همين دستاورد‌ها هم در مسير پويايي و مقاومت ملت در برابر تندباد دشمني‌ها و خصومت‌هاي نظام سلطه موثر است.
 
  • نتيجه‌گيري
کليد واژه جهاد تبيين در کلام رهبر انقلاب را مي‌توان آغازگر توليد ادبيات تازه درباره دو جنبه شناساندن حقايق انقلاب و خنثي‌سازي تبليغات مسموم رسانه‌هاي نظام سلطه دانست. مسلما نشان دادن همه ابعاد تبيين حقايق در نوشتار کوتاه حاضر، نشدني و لازم است تا اصحاب رسانه با نشان دادن ابعاد و اولويت‌هاي رسانه؛ براي فرهنگ‌سازي در اين بحث پيشراني کنند. راهکار‌هاي زير در اين جهت پيشنهاد مي‌شود:
  1. اختصاص چند برنامه گفتگو محور با حضور نخبگان براي تشريح زوايا و ابعاد جهاد تبيين
  2. با توجه به آغاز مسئوليت جديد رئيس رسانه ملي بحث جهاد تبيين با الزاماتي که درحکم رهبر انقلاب آمده پيوند زده شود؛ دراين جهت تعبير ايشان براي نقش‌آفريني رسانه به منزله دانشگاه، آوردگاه و آسايشگاه و قرارگاه مي‌تواند در ارتباط با واژه جهاد تبيين، بررسي و الزامات و بايسته‌هاي آن روشن شود.
  3. اختصاص به چند مقوله مصداقي از تبيين حقايق به جاي تکرار صرف کليد واژه تبيين
  4. فرهنگ‌سازي رسانه براي حاکم کردن منطق قوي، سخن متين و عقلانيت کامل، همراه با زينت عاطفه و عواطف انساني و به‌کارگيري اخلاق در جهاد تبيين
 
پژوهشگر: دکتر حسن مجيدي